۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

یک شب دو تجربه 6 : اون یه دونه به کل جشنواره می ارزید !

می دونم کمی دیره ولی چه کنم...از این فیلترینگ...؟
چه کنم؟
اون یکی باشه واسه آخر...احتمالا هم حدس می زنید که کدومه...
نگو آقا...نگو عزیز من بذار بقیه هم فکر کنن...بی جنبه...
1.      فیلمی جالب و قابل تفکر از احمدرضا معتمدی که با بازی مهران احمدی ، مهتاب کرامتی ، هدا ناصح در نگاه اول عادی به نظر نمی رسید...درکل با اضافه شدن مهدی هاشمی و بازی زیباش شب خوبی به یادگار ماند...
نکته ای که از همان ابتدا توجه من رو به خودش جلب کرد بازی بدون دیالوگ فرامرز قریبیان بود که واقعا فقط سه تا دیالوگ داشت و به قول خودم بازی بدون توپش عالی بود...بی اغراق!

آلزایمر


2.      بیست و سوم بهمن ماه...:
-        اِ...منصور مهدی هاشمیه
-        (مامور کنترل بلیط) مهدی هاشمی اومده...زنش اومده...داداشش اومده...
فیلم کامل با زیر نویس بود و فقط مهدی هاشمی ایرانی بود ، یا لااقل اسمش به ایرانیا می خورد چون بقیه یا اسماشون کردی بود یا روسی...
بگذریم...بازی مهدی هاشمی بی نقص بود...ریتم کندی داشت ولی من خسته نشدم...
راستی تدوین : واروژ کریم مسیحی

مصائب چارلی


ای وای : پدرام جون توی سریال آخر سعید آقاخانی چیچی نشینها بود؟ همون پیرمرده که نگهبان بود...می گفت گردنم کلفته هم اومده بود!

3.      دم در برخورد فوق العاده مردمی رامبد جوان جلب توجه می کرد...با اون فیزیک و اخلاق جالب توجه خودش...
فیلم یک سرو گردن از طنزهای سطح پایین ساخته شده در چندین سال اخیر بالاتر بود و اصلا شاهد لودگی (چیزی که در خیلی از فیلمها مشهوده) نبودیم!
 از لحاظ کارگردانی و نوشتاری اینقدر قوی بود که بداهه های رضا عطاران توی چشم نیاد...از بازی خوب ویشکا آسایش نباید قافل بشیم ، همینطور بهاره رهنما که به همراه همسرش (پیمان قاسم خوانی) نویسنده کار در سالن حضور داشت...
یه نکته : لیلی رشیدی بسیار گرم با ما برخورد کرد...صدای خنده هاش وسط فیلم جلب توجه می کرد...به همراه پسرش (آقا سینا) و دوسه تای دیگه که نمی شناختم آمده بود...

ورود آقایان ممنوع
4. بیست و چهارم  بهمن:
فیلم برای منصور خسته کننده بود و کمی خوابید ولی تصاویر زیبا بود...تصویربرداری ها نیز...
بهرام رادان برای نقش حکم فنچ رو داشت...داریوش ارجمند خوب...پیام دهکردی نیز...رضا کیانیان نقشی شبیه به نقش مختارش را داشت...و دیگه دایی عزت (عزت الله انتظامی) فرق نمی کنه چند دقیقه بازی کنه...عالی بازی می کنه...پگاه آهنگرانی هم ای تا حدودی...به پای ورود آقایان ممنوع نه نمی رسید...چون بین ستاره پسیانی و یکی دوتای دیگه به جز فلامک جنیدی (دارم هنوز راجع به ورود آقایان ممنوع صحبت می کنم) بهتر بود!
راه آبی ابریشم

5. داریوش مهرجویی خوب فیلم ساخته بود ولی فیلم خوب نساخته بود...
یک فیلم متوسط با بازی علی مصفا و لیلا حاتمی ، مانی حقیقی و ...
تا اواخر فیلم شک داشتم که مهرجویی سورئال بسازد و نساخته بود...

آسمان محبوب

و اما :
شروع کار ؛ موقع رفتن به سالن...از سانس قبل کتک کاری مردم برای گرفتن بلیط این فیلم توی ذوق می زد...ایرانه دیگه...
برای چک کردن بلیط داستان جالبی داشتیم...این بلا سر فیلم رامبد (ورود آقایان ممنوع) هم سرمون اومد ولی نه به این شدت...
بلیطو تو (داخل) چک می کردن...یعنی عادیش این بود که تو چک می کنن...حالا یکیو گذاشتن بیرون...جان شما نباشه جان یکی دیگه طرفی که چک می کرده م کُپ بلد الملک بود (پدر سوخته بدهم پدرت را دربیاورند...پدر سوخته...شیئی سخت به سر مستشار اصابت می کند و...)
وقتی هم که در باز شد با عجله رفتیم تو که جامونو نگیرن...چون با اینکه مسئولای سینما داد میزدن سر شماره صندلیتون بشینین قبلا دلخوری سر اینکه یکی جای ما نشسته بود و ماهم جای یکی دیگه نشسته بودیم و اونیکی هم مجبور بود جای یکی دیگه بشینه داشتیم یه جای همدیگه رو میاوردیم پایین (کتک کاری و اینا)...
رفتیم تو ردیفمون اومدیم بشینیم طرف جلوی چش ما با خدم و حشمش فِرتی عین گربه پرید جای ما...
-       دوست عزیز اگه ممکنه بلند شید اینجا ، جای ماست...
-       بلیط داری؟
-       عزیزم شما مگه Checkpointی؟!...بفرما...ردیف 8 ، صندلی 15 و 16 !
انگاری به زور ارث باباشو گرفته باشی...
-       یه مشت بی فرهنگ بی شعور ریختن دور و ور ما...
-       عزیزم فرهنگ اینه که حق یکی دیگه رو بخوری...بشینی سر جاش دیگه...
کم مونده بود دور و بریای ما باهاش دست به یقه شن...
بگذریم...ای بابا ایرانه دیگه!

فرهادی جای حرف نگذاشت...
باز هم پایان باز...
باز هم فیلم پر از حرف های ضد شعارگونه...
باز هم میزان سن عالی و سطح بالای کارگردانی و بازیگری...
چه فیلمنامه ای...
بالا بودن سطح این کارگردان سطح بالا رو از سینمای ایران نشون می داد...
ساره بیات احتمالا کاندید شه...شهاب حسینی نیز ، البته برای نقش دوم...چون نقش اول رو پیمان معادی و لیلا حاتمی بازی می کردند...که فوق العاده بودند...
سارینا فرهادی به نسبت بقیه از نظر من ضعیف تر بود...
بچه ی ساره بیات و شهاب حسینی عالی بود...که نشون میداد فرهادی بلده از کودکان هم به اندازه ی بزرگسالان بازی بگیره حتی شاید بهتر از آنها...
شیرین یزدانبخش هم مثل فیلم لطفا مزاحم نشوید که به خاطرش سیمرغ برد عالی بود...
داستان پر از Challenge ، پر از هیجان ، پر از فضا ، پر از جزئیات و پر از هنر...
فکر می کنم در اکیپ فرهادی تنها کسی که عالی نبود ، فیلمبردار بود که محمود کلاری امسال فرهادی رو همه چیز تموم کرد...
یک تصویر رو هیچوقت فراموش نمی کنم...
پیمان معادی از آشپزخونه بعد از بحث با لیلا حاتمی بیرون میاد و به سارینا فرهادی می گه:
-        ترمه بابا ! تو اصلا به خاطر من تو رو در وایسی قرار نگیر. هر جا راحت تری همونجا برو...
این تصویر از پشت دو در شیشه ای که روی هم قرار داشتند گرفته شده بود...
فیلم نسبت به درباره ی الی به نظرم بهتر بود...
از نظر من فرهادی رو به پیشرفته...و اینو از کم آوردن مسعود فراستی در نقد دیشب برنامه ی هفت که مفصلا راجع به فیلم فرهادی صحبت کردند هم می شد فهمید ، به طوری که کاملا معلوم بود فقط داره تحلیل می کنه :
-        این دو شخصیت اصلی برخلاف اونچیزیکه همه فکر می کردند و نشون داده شد اصلا پیچیده نیستند و فقط دارن خودشون رو لو میدن...
ولی آخرش فقط ایراد گرفت به طوریکه نه من فهمیدم نه جیرانی و نه مشهدی(منتقد دیگر)!
احتمالا خودشم هیچی نفهمید...ولی فهمیدم که بد گفت...که جیرانی بهش گفت تند رفتی!

جدایی نادر از سیمین

ببخشید طولانی شد...با اینکه از فیلم فرهادی کم گفتم!

هر شب دو تجربه...
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اگر عضو هستید و یا وبلاگ دارید که وبتون رو بزنید و نظرتون رو بنویسید...
ولی اگر خدایی نکرده غیر از اینه...توضیح می دم دقت کنید...
با نام ناشناس نظرتون رو مرقوم بفرمایید ولی یه جوری به من گرا رو بدید که کدوم عزیز داره پیغام میذاره...
ممنونم...