سنگی است زیر آب
خاموش مانده در دل آن سردی و سکون
او با سکوت خویش
خاموش مانده در دل آن سردی و سکون
او با سکوت خویش
ازیاد رفته ایست در آن دخمه سیاه
هرگز بر او نتافته خورشید نیمروز،
هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه
بسیار شب که ناله بر آورد و کس نبود
کان ناله بشنود
بسیار شب که اشک برافشاند و یاوه گشت
سنگی است زیر آب ، ولی
آن شکسته سنگ
آن شکسته سنگ
زنده است ، می تپد به امیدی در آن نهفت
دل بود ، اگر به سینه دلداری نشست
گل بود ، اگر به سایه خورشید می شکفت
( ه . الف . سایه )
*محمد علی کشاورز، یکی از اونهاییه که هنوز زنده اند ، ولی نه ، می بینیمشون و نه می خوایم که ببینیمشون...
زنده ها هستند ، مثلا مرتضی احمدی عزیز که کوچک و بزرگ با صداش سالهای ساله که آشنان...
اینها که زنده اند و یاد نمی شوند...
...چه رِسَد به مرده ها...؟!
x.قطعاتی از شعر مرجان از هوشنگ ابتهاج ( ه . الف . سایه )
اشتباه نکن اینجا هنرمندان رو می کشن
پاسخحذفمحمد علی کشاورز مدت هاست کشته شده
به صابر خسروی عزیز:
پاسخحذفمحض خوندن فاتحه یادی کردم...
هرچند که دیده نخواهد شد ولی شاید کمی بدانیم که هنوز چه هستیم...و به فکرشان باشیم،همین...
موید و پیروز...