نزاعی داخلی...
گرفته شده در پنجشنبه 2/10/89...
(از پایین:دینا،عمو مسعود،محمدپارسا)
(لطفا با صدای راز بقا بخوانید...)
امروز جمعه 3/10/89...
پس از یک شبانه روز مبارزه و درگیری ، و گریز یکی از جنگجویان(دینا)...
اوست که به تنهایی ،درحالی که به عمو می گوید: "کلّه ملّق*...کلّه ملّق..." ،بی سلاح و زره ،با او در ستیزست...
و سرانجام بر دشمن فائق آمده و بر وی چیره و پیروز می گردد...
زیر نویس:
به دلیل بد آموزی از به تصویر کشیدن صحنه های گیس و گیس کشی معذوریم ، فقط بدانید که ما برای چه کچل شده ایم...
---------------------------------------------------
*از اونجایی که محمدپارسا پسر مودبیه بزرگترین فحشهایی که بلده "کله ملق" و "کله پاچه" ست...بله همونطور که از فحشاش و تصاویر برمیاد به کله بسیار علاقه منده...
(لازم به ذکره که محمدپارسا پسر برادرم و نوه ی سوم خونواده است...بسیار خلاق(قابل توجه جناب تریز)،با قوه ی تخیلی در حد المپیک...و همچون صابر خسروی عزیز افکار پریشان بسیار دارد که در حال حاضر...داره یکیشونو میگه!)
پستت عالی بود
پاسخحذفآخی !
پاسخحذفنازی!
وای! چه عموی خوبی!خوشبحال این برادرزاده ها!
هاهاها
اروز می کنم ا همیشه شاد باشین در کنار هم:)
دلم سوخت
پاسخحذفچه خبره خونتون؟؟؟؟؟؟
همیشه همین وضعه؟
خدا حفظشون کنه!!!!
پاسخحذفبرادر زاده و خواهر زاده نعمتیه!!
به صابر عزیز:
پاسخحذفدارم پیشت درس پس می دم...!
دوستت دارم!
به زادچهر گرامی:
پاسخحذفواقعا خوش به حالشون...
هیشکی نمیگه چه عموی خوبی...هیشکی منو نمیبینه...نه خود این بچه ها...نه خونواده خودم...باز خوبه یکی از اعضای خونه دومم گفت...
لطفتون مستدام...
وای...افکار پریشانش دوباره قَلَیان کرد...
موید و پیروز...
به خانم متقی:
خبر خاصی نیس...بچه ها هستند...کمی خشن هستند البته، ولی مهم اینه که هستند...
همیشه که نه...همش فقط وقتایی که اثاث کشی دارند و می رند مسافرت و مختار داره...
همش...
همچنان سرافراز...
به هزار انتظار گرامی:
خدا نصیبتون کنه انشاالله...
بله، نعمت...مثل بارون، اگه شدید شه...سیل و اینا دیگه...
همچنان پیروز...
سلام.
پاسخحذفامیدوارم رحمت خدا بیشتر شامل حالتون بشه.
به خ.تیماجچی:
پاسخحذفمنم امیدوارم...ان شا الله...
پیروز...باشید...